مهاجر

وطن من آنجاست که تویی..

مهاجر

وطن من آنجاست که تویی..

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

اینجا ایستاده ام

بالای یک شیب تند!

و به راه سنگلاخی که طی کردیم تا به اینجا برسیم نگاه می کنم

اگر

لطف خدا نبود

و امید همسفر بودن با تو

طی مسیر ممکن نبود همدمِ من!


اینجا ایستاده ام

پایین یک شیب تند!

مه میان من و مسیرِ پیش رو حائل است

نمی دانم چه خواهد شد

نمی دانم فردا باد از کدام سو خواهد وزید

اما نگاهم به آسمان است و

دستم خو گرفته به گرمای دستِ تو

و

زیرِ لب ذکرِ مدام دارم:

فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۵
پریا هاتف

هجرت کردم!

از غیر به تو

از تنهایی با دیگران، به غربت با تو!

دلم تنگ بوی مادر است و دستان پدر....

اما همسفرِ تو شدم!

خانه ی جدید را دوست دارم

چون بوی تو را می دهد

چون من خانم خانه ام و تو نان آور آن....

زندگیِ جدیدم همیشه بوی نان تازه می دهد!

سومین ماه آن را با هم تجربه می کنیم همدمِ من....

صدای قدم های تو را می شناسم!

وقتی قدم به پله ها می گذاری پشت در آماده ی تو می شوم...

بوی بهشت می دهی نگارِ من!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۱
پریا هاتف